اسم من جک است.نام خانوادگی واقعی خودم ر. نمی دونم.تنها یک چیز به من داده شده است و آن هم شک و تردید است.شاید از پدر و مادرم به ارث نبرده باشم.می گن هر کسی داستان زندگیش با دیگری فرق داره. ولی این یه حقیقت ناقص و نصفه هستش. ما اونقدر روی خودمون متمرکز هستیم که بقیه ی داستان ها و ماجراها رو از یاد می بریم. اونایی که با یه دیدگاه گسترده تری نوشته شدن. جایی که داستان ما فقط یک بخش از این ماجراها میتونه باشه. جایی که ما فقط یک نقش رو ایفا می کنیم.  در زندگی واقعی هر داستانی به داستانی دیگه مربوط هستش و نمیتونین بگین که یکی از بقیه مهم تر هست. من نقش خودم رو در حد توانم خوب اجرا کردم ولی می دونم در نبود سایر بازیگران نمی تونستم این نوشته رو بنویسم. من سعی می کنم داستانم رو بیان کنم و تمام دقتم رو میزارم تا نشون بدم که داستان من مهم ترین داستان نیست! شاید باید از همینجا شروع کنیم. همین خانه ی قدیمی! بعضی از مردم به اون خانه ی ارواح یا خانه ی عروسکی میگن. میتونین هرچی دوست دارین اونو بعدا اسم بزارین. ولی الان، اسمش همون خانه ی قدیمی هست.

Haunted Memories Episode 2: Welcome Home PC-FLT